سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام



بسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم  بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند-  وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس  شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند  که عمل درجات  دارد- مسئله مهم فشار  فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه  درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض  فشار  بیشتر احساسی تاعقلی است  پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود  ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد  وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و  فراون نوستالوژِی  وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی  تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش  پس از فوت پدر به اراک میرود  نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر  روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به  سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت   مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم  زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد  دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی  که از ماهیت و  وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول  دکتر ارانی دستمینویسد ولی  مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب  پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی  را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده  سمپاتبود عضو نبود  وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب  سوسیالیست  وجودنداشت دوباره به حزب تود  باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده  مرام کمویستی   تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف   شروع میشود شوروی گفتهبود  سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم  خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی  درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم  بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند-  وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس  شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند  که عمل درجات  دارد- مسئله مهم فشار  فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه  درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض  فشار  بیشتر احساسی تاعقلی است  پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود  ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد  وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و  فراون نوستالوژِی  وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی  تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش  پس از فوت پدر به اراک میرود  نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر  روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به  سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت   مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم  زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد  دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی  که از ماهیت و  وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول  دکتر ارانی دستمینویسد ولی  مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب  پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی  را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده  سمپاتبود عضو نبود  وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب  سوسیالیست  وجودنداشت دوباره به حزب تود  باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده  مرام کمویستی   تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف   شروع میشود شوروی گفتهبود  سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم  خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی  درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم  بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند-  وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس  شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند  که عمل درجات  دارد- مسئله مهم فشار  فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه  درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض  فشار  بیشتر احساسی تاعقلی است  پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود  ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد  وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و  فراون نوستالوژِی  وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی  تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش  پس از فوت پدر به اراک میرود  نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر  روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به  سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت   مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم  زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد  دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی  که از ماهیت و  وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول  دکتر ارانی دستمینویسد ولی  مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب  پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی  را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده  سمپاتبود عضو نبود  وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب  سوسیالیست  وجودنداشت دوباره به حزب تود  باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده  مرام کمویستی   تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف   شروع میشود شوروی گفتهبود  سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم  خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی  درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم  بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند-  وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس  شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند  که عمل درجات  دارد- مسئله مهم فشار  فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه  درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض  فشار  بیشتر احساسی تاعقلی است  پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود  ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد  وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و  فراون نوستالوژِی  وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی  تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش  پس از فوت پدر به اراک میرود  نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر  روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به  سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت   مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم  زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد  دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی  که از ماهیت و  وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول  دکتر ارانی دستمینویسد ولی  مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب  پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی  را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده  سمپاتبود عضو نبود  وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب  سوسیالیست  وجودنداشت دوباره به حزب تود  باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده  مرام کمویستی   تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف   شروع میشود شوروی گفتهبود  سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم  خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی  درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم  بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند-  وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس  شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند  که عمل درجات  دارد- مسئله مهم فشار  فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه  درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض  فشار  بیشتر احساسی تاعقلی است  پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود  ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد  وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و  فراون نوستالوژِی  وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی  تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش  پس از فوت پدر به اراک میرود  نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر  روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به  سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت   مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم  زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد  دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی  که از ماهیت و  وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول  دکتر ارانی دستمینویسد ولی  مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب  پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی  را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده  سمپاتبود عضو نبود  وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب  سوسیالیست  وجودنداشت دوباره به حزب تود  باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده  مرام کمویستی   تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف   شروع میشود شوروی گفتهبود  سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم  خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی  درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم  بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند-  وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس  شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند  که عمل درجات  دارد- مسئله مهم فشار  فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه  درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض  فشار  بیشتر احساسی تاعقلی است  پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود  ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد  وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و  فراون نوستالوژِی  وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی  تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش  پس از فوت پدر به اراک میرود  نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر  روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به  سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت   مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم  زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد  دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی  که از ماهیت و  وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول  دکتر ارانی دستمینویسد ولی  مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب  پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی  را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده  سمپاتبود عضو نبود  وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب  سوسیالیست  وجودنداشت دوباره به حزب تود  باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده  مرام کمویستی   تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف   شروع میشود شوروی گفتهبود  سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم  خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی  درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه دارد








 


ارسال شده در توسط علی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3
اردیبهشت 3
خرداد 3
تیر 3
مرداد 3
شهریور 3
مهر 3
آبان 3
آذر 3